بسمالله الرحمن الرحیم آیا عرفان می تواند در حوزه تفکر سیاسی اثرگذار باشد؟ شاید چنین به نظر رسد عرفانی که به دنبال رهایی از کثرات عالم و رسیدن به فناء فی الله است، نمی تواند در حوزه اندیشه سیاسی حضور داشته باشد.
این وبگاه به دنبال بررسی کم و کیفِ نسبت علما و عرفای متاخر در عرصه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی است
وقتی خودتان را ساختید، تمام کارهایتان الهی می شود...
وقتی از خودتان شروع کردید و ساختید، هر کاری بکنید، این کاری است الهی... برای اینکه از ظلمتها بیرون رفتهاید. در نور وارد شدهاید. همه اعمالتان نورانی میشود. حرف که میزنید نور است. با گوش هم که میشنوید نور است. با قلبتان هم ادراک میکنید و با نور ادراک میکنید...
انبیا آمدند که ما اشخاصی [را] که از نور بهرهای نداریم و ظلمات - به ما - احاطه کرده است از هر طرف ما را، از این ظلمتهای گوناگون نجات بدهند و برسانند به عالم نور...
اگر رسیدید به عالم نور، شما سر تا پایتان نورانی میشوید؛ نور میشوید. اصلش حرفی که میزنید نورانی است. حرفی که میشنوید نورانی است. گوش و سمع و بصر [نورانی است] همه گوش خودت را رها کردهای، یک گوش نورانی پیدا کردهای. چشم ظلمانی را رها کردهای، یک چشم نورانی پیدا کردهای.
بینش سیاسی لازم است اما اصل نیست، اصل ایمان است که باید در دلهایتان مستقر شود که به خودسازی میسر است، با نفس خود مبارزه کنید، به نماز و دعا و ذکر توجه کنید، اینها شما را در برابر دشمن پولادین خواهد کرد.