کتاب " عرفان و سیاست ، تببین جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی قدس الله سره
منتشر گردید
روایتی از شهید دکتر محسن فخریزاده
شهید هسته ای و دفاعی کشور
***
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه:
هرچه بگویند و بنویسند کم است...
در جرأت، بلند همتی، استقلال فکری، از خودگذشتگی و نهایت نگری و امثالها، درباره آن رهبر عظیمالشأن (آیتالله العظمی سید روح الموسوی الخمینی) هرچه بخواهند بگویند و بنویسند کم است. او حقیقتاً در این امور اسوه و الگو بود.
مرحوم علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی
کتاب «امام شناسی» ج۱۸، ص۲۲۲
بزرگترین کرامت آیةالله بهجت ، زنده کردن دل ها بوده است...
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان:
به اعتقاد من - البته در حد نظر قاصر بنده، بنده هیچ ادعایی ندارم ولی گمان می کنم - بزرگترین کرامت ایشان[مرحوم آیت الله بهجت] زنده کردن دل ها بوده است. زنده کردن دل ها. این تأثیر عجیب و غریبی که [ایشان داشتند، دل ها را زنده می کرد].
مثلا بعضی اشخاص میگویند فلان شخص جلوی درخت خشکی ایستاد و دست به درخت خشکیده کشید و درخت درجا سبز شد. یا درخت میوه نمیداد، به آن دست کشید یا دعایی خواند و درخت از آن به بعد میوه داد.
نفوس
بشری بسیار پیچیده تر از یک درخت ساده هستند. معادله یک درخت، معادله
بسیار ساده ای است. ولی نفوس [و دل هایی] که شیاطین جن و انس بر آن مسلط
شده اند [معادله بسیار پیچیده ای دارند و زنده کردنشان بسیار سخت است]
(کلیک کنید)
در مشکلات مملکت با این تسبیح، به سجّاده پناه میبرم...
چندین سال پیش خدمت رهبر معظم انقلاب تسبیح تربتی را هدیه دادم.
ایشان فرمودند: چه وقت مناسبی آوردید! تسبیحی را که آقا سید محمد حسین طهرانی (علامه طهرانی) به من هدیه داده بودند تا در مشکلات مملکت با این تسبیح به سجاده پناه ببرم.
آنقدر با آن ذکر گفتم که اخیراً سائیده شده و دانه هایش از بین رفته بود...
آیت الله سید احمد نجفی
دریافت
حجم: 2.43 مگابایت
نظر علامه حسن زاده آملی درباره بنیانگذار کبیر انقلاب:
اگر اسم کار مرا لوسبازی نمیگذاشتند، اسم کتابم را میگذاشتم «عیون خمینی»
زمانی ایشان [علامه حسن زاده آملی] میفرمود اگر اسم کار من را لوسبازی نمیگذاشتند و اگر تلقیِ خوشی صورت میگرفت و مصون بود از تلقیهای ناخوش، من این کتاب «عیون مسائل النَفس » را -که در مسائل نفس است و کتاب مهمی است - و کتاب سر پیری من است، مال ایام جوانیام نیست، یعنی یک عمر کار کردهام و حاصلش این شده است، اسم این کتاب را میگذاشتم «عیون خمینی».
▫️برای قدردانی از شخصیتی همچون ایشان که بنیانگذار جمهوری اسلامی و تمهید کننده تمام تلقیات علمی و عملی برای حوزه ها و کاری که ایشان کرد واقعا هیچکدام از آقایان در طول تاریخ نکردند. این همه تمهید و مقدمات فراهم کردن کار مهمی است.
آیةالله حسن رمضانی از شاگردان علامه حسن زاده آملی
یکی از حاضرین جلسه به نشانهی اعتراض گفت: بعضی از این آقایان(شاگردان مرحوم علامه طهرانی) از استعمال کلمه "امام" برای امام راحل امتناع میکنند؛
رهبر معظم انقلاب فرمودند: همین نائبالامامی که اینها میگویند بسیار از امامی که شما میگویید پربارتر است.
___
جلسهی غیرعمومی با حضور هشت تن از مدیران استانی و ملی(اسامی محفوظ) | دهم فروردین 1392 دارالزهد حرم مطهر رضوی
نظر حضرت آیتالله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی (فرزندارشد مرحوم علامه طهرانی و از شاگردان سلوکی مرحوم حاج سید هاشم حداد و حضرت علامه طهرانی) درباره انتخابات
بسمالله الرحمن الرحیم
حضور محترم احبّه و اعزّه از طلّاب معظّم و غیرهم
سلام علیکم و رحمةالله و برکاته
شرکت در انتخابات لازم و ضروری است و عزیزان به اشخاصی رأی دهند که صلاحیّت تام داشته و در مسیر اسلام و انقلاب حرکت می کنند.
توفیق همگان را از درگاه ربوبی مسئلت دارم.
والسلام علیکم
اقلّ العباد
السیدمحمدصادق الحسینی الطهرانی
زیرا ایشان فتوا داد: «بر مسلمان حرام است که از #دولت_کفر راضی باشد». این فتوا خیلی در مردم عراق اثر کرد و علیه #انگلستان تمام شد؛
لذا نتوانستند بهطور مستقیم و بیواسطه بر #عراق حکومت کنند و به ناچار افرادی را بهعنوان محلل و واسطه و نماینده و حافظ منافع خود بر مردم قرار دادند و بعد همانها را هم یکییکی کشتند.
مرحوم آیتالله محمدتقی بهجت
در محضر بهجت، ج۲، ص۳۸۲
مرحوم علّامهی والد [علامه طهرانی] علیرغم اینکه با تاریخ هجری شمسی مخالف بودند و نظرشان بر این بود که پیروزی انقلاب اسلامی محصول برکات ماه محرّم و صفر است ولی میفرمودند:
به هر صورت اکنون که یادبود این روز را با تاریخ شمسی در ۲۲بهمن ماه برگزار میکنند و در تأیید این انقلاب و قیام در برابر نظام طاغوت شاهنشاهی راهپیمائی میکنند، ما موظّفیم در این راهپیمائی شرکت کنیم و همراهی و پشتیبانی خود را اعلام نمائیم.
حضرت آیتالله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی
کتاب «نور مجرّد» ج۳، ص۲۲۲
حضرت آیتالله بهجت به صورتهای مختلف به دوستان و کسانی که در درس ایشان شرکت میکردند سفارش میکردند که به مسائل سیاسی و اجتماعی اهمیت بدهند.
اشاره میکردند اگر کسانی که تقید به مسائل معنوی و علمی دارند به این کارها نپردازند، روزگاری بیاید که جوّ سیاست و اجتماع به دست نااهلان بیفتد و جامعه اسلامی را از مسیر خود منحرف کند.
آیتالله مصباح یزدی؛ برگی از دفتر آفتاب، گذری بر زندگی نامه فقیه عارف آیتالله العظمی بهجت، ص۷۴
افرادی مانند مرحوم [شهید] طیّب واقعاً افراد قابلی هستند که اگر تربیت بشوند در شرع برخلاف مقدس مآبها خیلی قیمتی هستند.
اگر همین طیب، مثلا از کوچکی در دست امیرالمومنین تربیت شده بود از کجا که مثل مالک اشتر نبود؟
طیّب واقعا همه چیزش را برای انقلاب داد.
مرحوم علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی
یازدهم آبان ماه؛ سالگرد شهادت طیب حاج رضایی( مجاهدِ انقلابیِ لوطی مَسلک که در سال 1347تیرباران شد)
مرحوم علامه طباطبایی در مصاحبهای که از طرف صدا و سیما با ایشان نمودند، پس از آنکه بر مرحوم شهید مطهری بسیار گریستند، در پایان مصاحبه از استاد خواستند پیامی برای مردم بدهد که فرمودند: «پیام من این است که به اسم اسلام در حکومت اسلام کاری را انجام ندهید که در برابر خارجیان موجب ننگ اسلام باشد»
مرحوم علامه طهرانی، رساله نکاحیه
جوانهای ما خیال نکنند که مساله، مساله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»!آنها از همین گریهها میترسند. برای اینکه گریهای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی | ۳۰ مهر ۱۳۵۸
«غدیر» آمده است که بفهماند «سیاست» به همه مربوط است...
▫️در هرعصرى باید حکومت باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلوة کند، اقامه صوم کند، اقامه حجّ کند، اقامه همه #معارف را بکند و راه را باز بگذارد براى اینکه صاحب افکار، افکارشان را با #دلگرمى و با #آرامش ارائه بدهند...
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، ۴شهریور۱۳۶۵
مرحوم آقا سید کمال (از شاگردان مرحوم آیتالله انصاری همدانی) با امام جلسات دونفری داشتند. برداشت من این است که امام از ایشان استفاده معنوی می کردند. شبی جلسه روسای سه قوه بود. امام بعد از ده دقیقه فرمودند: «ناراحتم حادثه ای برای ما اتفاق افتاده که خیلی ناراحتم، خیلی». ما وحشت زده شدیم. حاج احمد آقا گفت: خبر فوت آقا سید کمال را به امام داده ایم.
(کریمانه، روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای کرمان، ص 237).
...یکبار با سرور و شادمانى خدمت ایشان {عارف واصل آیت الحق مرحوم سید هاشم حداد الموسوی، شاگرد خاص مرحوم آیت الله سیدعلی قاضی} عرض کردم: حضرت آیتالله خمینى به
ایران تشریف آوردهاند و إنشاءاللـه بحول و قوّه الهى دیگر مفاسد و مظاهر
کفر و ظلم برچیدهشده و احکام نورانى شریعت عملى میگردد، از این پس دیگر
حکومت إسلام است و پرچم توحید بر فراز میهنمان به اهتزاز درآمده، و این
حکومت مقدّمه طلوع آفتاب دولت نور و ظهور حضرت بقیّهاللهالأعظم
أرواحنالهالفداء خواهد بود.
حضرت آقاى حدّاد فرمودند: «خیر! این، اسم إسلام است نه حقیقت اسلام، و
موفّق نخواهند شد حقیقت إسلام را عملى نمایند؛ حقیقت إسلام تنها با ظهور و
تحقّق دولت کریمه امام زمان علیهالسّلام اجراء شده و گسترش مىیابد! ولیکن
خداوند اسم اسلام را نیز دوست دارد و این حکومت به همین مقدار نیز مطلوب و
محترم است و باید از آن دفاع کرد و آن را تقویت نمود.»
منبع: کتاب نور مجرد جلد اول ، ص306 و 307
سید على خامنهای، رئیس جمهور اسلامی ایران 21آبان1361
(پیام به مراسم بزرگداشت اولین سالگرد رحلت مرحوم علامه طباطبایی):
بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون که یکسال از ارتحال فقید بزرگ اسلام حضرت استاد آیت الله علامه سید محمد حسین طباطبائى میگذرد، جاى آن است که یاد گرامى این حکیم الهى و این فقیه پرهیزکار و این مفسر قرآن و این اسلام شناس بزرگ در خاطره ى نسل کنونى انقلابى ما پایگاه شایسته ى خود را باز یابد و در هنگامه ى شور و شوق عاشقان لقاء الله که ذخیره ى هستى را با اشتیاق تمام نثار اسلام و قرآن میکنند، مشعل اندیشه ى ژرف و راهنماى او، در آیینه بندان روزگار تجدید شکوه و عظمت اسلام، تابناکتر از همیشه جلوه گرى کند...
ادامه مطلب را کلیک کنید...
در این حکومت ما دو وظیفه داریم: یکى اینکه کارهاى خوب را تقویت کنیم، تعریف کنیم... و {بگوییم} باید با این مشکلات بسازید. و شکّى نیست که عزّت با راحتى و خوش خوراکى و تنّعم نمى سازد، بلکه عزّت با تحمّل مشکلات و صبر و قناعت توأم است؛ ائمّۀ ما، پیغمبر عظیم الشأن ما، اینطور بوده اند و راه همین است؛ پس ما باید همیشه کارهاى خوب و مثبت را تقویت کنیم.
أمّا وظیفۀ دیگر ما اینست که: کارهاى منفى و خرابیها را هم إصلاح کنیم؛ اگر دیدیم یک جاى این دیوار یک آجرش کم شده است نباید بگوئیم: حالا که اینطور است ما هم بزنیم یک آجر دیگرش را بشکنیم! نخیر، این آجر را برمیدارى و با این ملات مى چسبانى! اگر دیدید مثلاً یکى از مصادر امور یک کار خلافى کرد، اگر ما بیائیم و در مجلس خودمان بنشینیم و از او بدگوئى کنیم، این چه فائده دارد؟ بدگوئى از او در نزد شما چه فایده دارد؟ اگر او کار زشتى کرده، ما باید به خود او متّصل بشویم و به هر قسمى که مى توانیم به او بفهمانیم و بگوئیم که: این کار شما غلط است، این کار را نکنید؛ بدون اینکه کسى هم مطّلع بشود.
این است راه إصلاح، نه بدگوئى کردن در غیاب او؛ این بدگوئى جز خرابى و فساد کارى نمى کند.
مرحوم علامه آیت الله حاج سیدمحمدحسین حسینی طهرانی ( «نور مجرد»، ج3، ص: 134)