در این حکومت ما دو وظیفه داریم: یکى اینکه کارهاى خوب را تقویت کنیم، تعریف کنیم... و {بگوییم} باید با این مشکلات بسازید. و شکّى نیست که عزّت با راحتى و خوش خوراکى و تنّعم نمى سازد، بلکه عزّت با تحمّل مشکلات و صبر و قناعت توأم است؛ ائمّۀ ما، پیغمبر عظیم الشأن ما، اینطور بوده اند و راه همین است؛ پس ما باید همیشه کارهاى خوب و مثبت را تقویت کنیم.
أمّا وظیفۀ دیگر ما اینست که: کارهاى منفى و خرابیها را هم إصلاح کنیم؛ اگر دیدیم یک جاى این دیوار یک آجرش کم شده است نباید بگوئیم: حالا که اینطور است ما هم بزنیم یک آجر دیگرش را بشکنیم! نخیر، این آجر را برمیدارى و با این ملات مى چسبانى! اگر دیدید مثلاً یکى از مصادر امور یک کار خلافى کرد، اگر ما بیائیم و در مجلس خودمان بنشینیم و از او بدگوئى کنیم، این چه فائده دارد؟ بدگوئى از او در نزد شما چه فایده دارد؟ اگر او کار زشتى کرده، ما باید به خود او متّصل بشویم و به هر قسمى که مى توانیم به او بفهمانیم و بگوئیم که: این کار شما غلط است، این کار را نکنید؛ بدون اینکه کسى هم مطّلع بشود.
این است راه إصلاح، نه بدگوئى کردن در غیاب او؛ این بدگوئى جز خرابى و فساد کارى نمى کند.
مرحوم علامه آیت الله حاج سیدمحمدحسین حسینی طهرانی ( «نور مجرد»، ج3، ص: 134)